عجیب ترین مهریه های ایران

میــــــــــــــــــــکس

عجیب ترین مهریه های ایران

بال مگس

یکی از عجیب ترین مهریه های تاریخ ایران چهار سال قبل در شعبه ۲۶۴ دادگاه خانواده به اجرا گذاشته شد: یک کیلو بال مگس! سال ۸۶ بود که زنی با مراجعه به دادگاه خانواده به قاضی گفت تنها در صورتی حاضر به طلاق می شود که همسرش یک کیلو بال مگس مهریه او را بپردازد! او که سومین ازدواج خود را شکست خورده می دید، دلیل جدایی از همسرش را فریبکاری او عنوان کرد و گفت: «همسرم علی رغم متاهل بودن، با من ازدواج کرده و حالا من تا مهریه ام را نگیرم از زندگی اش بیرون نمی روم.»

دست چپ داماد

اما عجیب تر از بال مگس، مهریه زن جوان دیگری بود که ۶سال قبل در شعبه ۲۶۳دادگاه خانواده تهران به اجرا گذاشته شد. این زن که دست‌ چپ‌ هـمسـرش‌ را به عنوان مهریه خود انتخـاب‌ کـرده‌ بـود، بـا مـراجعـه‌ بـه‌ دادگـاه‌ خانواده گفت: “من‌ از بچگی‌ با دختران‌ فامیل‌ در رقابت‌ بودم‌ و می خواستم مهریه ای متفاوت داشته باشم. از طرفی خانواده همسرم بسیار ثروتمند هستند و هر تعداد سکه‌ که‌ مهرم می کردند می توانستند بپردازند. بنابراین تصمیم گرفتم برای‌ محکم‌ کاری‌ دست‌ شوهرم را به همراه ۷۰۰ سکه‌ مهریه‌ام‌ قرار دهم و آنها هم پذیرفتند.”

اما سه سال بعد که زن جوان متوجه شد همسرش پایبند اخلاقیات نیست، به دادگاه خانواده رفت تا با اجرا گذاشتن مهریه اش، همسرش را ادب کند!

چشم هایش!

سال گذشته، زن دیگری به دادگاه رفت و چشم های شوهرش را از دادگاه خواست! او عروس یک خانواده ثروتمند شده بود که ۵هزار سکه مهرش کرده بودند اما کابوس تکرار زندگی خواهر مطلقه اش دست از سر او بر نمی داشت. بنابراین بعد از عقد از همسرش خواست تا چشم هایش را مهر او کند. زن جوان می گفت دلش می‌خواهد مهریه‌اش آنقدر خاص و تعهد‌آور باشد که شوهرش هیچ‌گاه نتواند از قید و بند آن خودش را رها کند. بنابراین یک ماه بعد از عقد به دفترخانه رفتند و قرار گذاشتند بدون اطلاع خانواده ها، یک بند دیگر به مهریه اضافه کنند: چشم هایی آقای داماد!

اما چند ماه بعد ورق برگشت و اختلافات آن دو شروع شد تا جایی که چاره ای جز طلاق نماند. البته قاضی دادگاه اعلام کرد که طبق قانون شرع اعضای اصلی بدن قابل جدا کردن نیست و تعهد مالی ایجاد نمی‌کند، چون چشم زمانی که زنده و قابل استفاده برای فرد باشد، باارزش است و نمی‌تواند مورد رهن و گرو قرار بگیرد.

ضمن آنکه مهریه همان است که عقد براساس آن صورت گرفته و داماد فقط محکوم به پرداخت پنج هزار سکه طلا است.

۱۹۷۸ توپ ورزشی!

سال۸۷ زوج دیگری در شعبه ۲۶۸ دادگاه خانواده از هم جدا شدند، آن هم با یک مهریه عجیب! ۱۹۷۸توپ ورزشی که البته زن آنها را بخشید تا جانش را بردارد و فرار کند.

این زن جوان که تنیس باز موفقی هم هست، می خواست نشان دهد مادیات برایش اهمیتی ندارد. به همین دلیل مهریه اش را ۱۹۷۸ توپ ورزشی قرار داد اما بعد از ۷سال از ازدواج، به دادگاه رفت تا با بخشیدن مهرش طلاق بگیرد. چون همسرش اصرار داشت به کانادا مهاجرت کنند، اما او دوست نداشت از ایران برود. به همین دلیل این زوج به صورت توافقی جدا شدند.

آهوی وحشی

پرونده شکایت زنی با مهریه ۱۰ آهوی وحشی هم یکی از عجیب ترین پرونده هایی بود که دو سه سال قبل در دادگاه خانواده به جریان افتاد. مهناز ۲۶ساله که با یکی از آشنایان خود در شهر مادری اش ازدواج کرده بود، به دلیل علاقه ای که به طبیعت داشت این مهریه را انتخاب کرد. او چند ماه بعد از ازدواج به خاطر شغل همسرش به تهران آمد اما آنقدر تنهایی و غربت آزارش داد تا تصمیم گرفت مهریه اش را اجرا بگذارد و شوهرش را مجبور کند تا زمانی که ۱۰ راس آهوی وحشی را شخصا از دشت های شهرستان محل سکونتشان شکار نکرده، به تهران برنگردند!

مهریه گریه دار

البته مهریه های عجیب همیشه به همین خنده داری نیستند. سال ۸۸ یک خبر دیگر در دادگاه های خانواده پیچید که مصداق عینی مهریه عندالمطالبه بود: «زن جوانی که ۶ ماه از عقدش می گذشت به دادگاه رفت و مهریه میلیاردی اش را به اجرا گذاشت! او به قاضی گفت: همسرم خیلی مهربان است. اما مهریه حق من است و اگر همسرم من را دوست دارد باید حقم را بپردازد. اگر هم توان مالی اش را ندارد مشکل خودش است!»

آشنایی این زوج جوان از دانشگاه شروع شد و آنقدر برای به هم رسیدن دردسر کشیدند که داماد عاشق حاضر شد همه شرط های پدر عروس را برای ازدواج بپذیرد. خانواده عروس از پسر خواسته بود ۲۴ کیلو شمش طلا و ۱۳۶۴ سکه مهر دخترشان کنند. در روز بله بران، مادر بزرگ دختر گفت سکه رسم امروزی ها است و مهر عروس باید پول باشد. به همین دلیل پدرعروس به احترام مادرش یک میلیارد تومان وجه نقد هم به مهریه اضافه کرد!

داماد هم که فکر می کرد مهریه را کی داده و کی گرفته، برای این که عقب نماند گفت: من هم ۱۳۶۴ شاخه رز سیاه به این مهریه اضافه می کنم!

به گزارش سلامت نیوز،چند ماه بعد سمیه با مهریه ۲۴ کیلو شمش طلا، ۱۳۶۴ سکه تمام بهار آزادی، یک میلیارد تومان پول نقد و ۱۳۶۴ شاخه رز سیاه به عقد محسن در آمد و زندگی آنها زیر یک سقف شروع شد. اما بعد از مدت کوتاهی از ازدواج شان، عروس خانم همسرش را با نامه ای از دادگاه غافلگیر کرد گفت که مهرش را می خواهد! استدلالش هم این بود: «مگر هر وقت مشکل پیدا شد باید حقم را از تو بگیرم؟ مهریه حق من است و اگر دوستم داری باید مهرم را بپردازی تا با تو زندگی کنم!»



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:عجیب ها,مهریه,عروس,,ساعت 23:25 توسط Z |